مردی که بیشتر اوقات زندگی را در بیرون از خانه سپری میکند، طبعا خسته و فرسوده است و نشاط لازم را برای زندگی ندارد و حتی نمیتواند به همسر خود برسد یا خواهشهای طبیعی او را برآورده سازد. در چنین مواردی زن به جای اظهار طلب کاری یا بازخواست شوهر، بهتر است او را نوازش و دلجویی کند و به احوال پریشانش برسد و بکوشد او را کم کم از حالت خستگی و کسالت بیرون آورد.
زنان چون روحی حساس و لطیف دارند، زودتر از مردها از پیشامد ناگوار متأثر میشوند و واکنش نشان میدهند. ازاین رو، در مواقع غیرعادی که نیاز به دلجویی و آرامش دارند، باید با نرمی و ملایمت اعصابشان را تسکین داد و برای این کار کسی مناسبتر از شوهر نیست؛ زیرا یار و غم خوار او و شریک زندگی او و محرم ترین افراد نسبت به اوست. در این لحظات باید به روحیه همسر بهبود بخشید و اعصاب و روان پریشان او را آرام ساخت. مثلاً خوب است آقایان هنگامی که وارد منزل میشوند و همسر خود را عصبی و ناراحت می یابند، از اوقات تلخی و ترشرویی بپرهیزند و اگر همسرشان خواست با آن درد دل کند، به حرفهایش خوب گوش دهند و اظهار هم دردی کنند. باید به همسرشان این فرصت را بدهند که آسوده و راحت درد دل کند و عقدههایش را بگشاید، چنان که خداوند در قرآن کریم از قول مسلمانان در مورد پیامبر می فرماید:
قل هو اذن...؛ یعنی پیامبر در مقابل سخنان و درد دل های دیگران با تمام حواس و با اهتمامی ویژه گوش فرا میداد، به گونهای که گویی تمام وجود آن حضرت گوش است و با تمام اعضا و جوارحش به سخنان آنها گوش میدهد.
آری آن گاه که زن آرام گشت، بر شوهرش لازم است که دلسوزانه و از روی عقل و تدبیر در رفع نگرانیهای همسرش بکوشد، با خوشرویی و مهربانی تسکینش بدهد و او را به صبر و بردباری سفارش کند. با زبانی خوش و دلیل و برهان، اتفاقات ناگوار زندگی را کوچک و کم ارزش جلوه دهد و او را در برابر پیشامدهای علاج پذیر، وعده یاری و همراهی بدهد. بدین طریق، کانون خانواده گرم تر از گذشته میشود و دچار ناهنجاری نمیشود.