نویسنده وبلاگ ترنم نور در آخرین پست خود نوشت: جزا می بیند... نوبت می رسد به یک زن، به یک خودشیفته... اعمال در حال بررسی شدن هستند... آفرین، کمی نماز، کمی روزه، کمی مسجد... کم کم سن بالا می رود.... پرونده اعمال گناه آلود می شود، احتمالا عذاب سنگینی برای این گناهان کوچک در نظر گرفته نمی شود... سن بالاتر می رود..... و گناهان سنگین تر وارد می شوند... تا می رسیم به اینجا.... برهنه شدن جلو دوربین... در ملا عام فروختن شرافت یک امت اسلامی بازی با آبروی دین... و... عذاب این گناهان واقعا درد آور است... قابل تحمل نیست... انسان به هر دری میزند تا از شر آنها خلاص شود... احتمالا یکی از دلایل خودشیفته برا این اعمال قبیحش این خواهد بود: پدر و مادرم مرا خوب تربیت نکردند... دین رو به من یاد ندادند.... اصلا نمی دونستم امام زمان کیه...(لا اله الا الله) اصلا نمی دونستم چرا باید مسلمون باشم... وقتی بچه بودم منو با یه تاپ این ور و اون ور می بردن... می خواستیم بریم مهمونی می گفتن حتما باید آرایش کنی... منم همینجوری بار اومدم، بزرگ هم که شدم فقط دنبال نشون دادن خودم به دیگران بودم... خوب دیگه کارم به جایی رسید که خودمو کامل!!! به همه نشون دادم..... دنبال دین که نبودم... فکر می کردم دین به هیچ دردی نمیخوره...... مقصر اصلی پدر و مادرم هستند...من بی گناهم احتمالا در اینجا فرمان می رسد: پدر و مادرش را برای حسابرسی بیاورید..... و مصداق این آیه به وقوع خواهد پیوست: یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ ، وَ أُمِّهِ وَ أَبِیهِ ، وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِیهِ (عبس/ 34 - 36) خودشیفته از پدر و مادرش می گریزد... پدر و مادرش از خودشیفته می گریزند.... خودشیفته از برادرش و برادرش از خودشیفته...البته اگر برادری داشته باشد... و خدا داند چه می شود...محشر می شود...محشر کبری... و خداوند رحم کند به حال او و به حال من و به حال ما و در این هنگام... مهر خاموشی..... و عذاب الهی فراگیر می شود..... و چه سخت است عذاب الهی... و چه بد منزلگاهی است دوزخ... و چه شرمساریم از امام زمان از پیامبر اکرم و از شهدا... رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنتَ الْوَهَّابُ (آل عمران/8) و چه خوب پرداخته شد خون بهای شهیدان.... و جا دارد یک تبریک صمیمانه به جناب خودشیفته عرض کنم. که چقدر خوب دل دشمنان ایران و دشمنان اسلام و دشمنان دین را شاد کرد. و چقدر موفقانه قلب امام زمان را شکست... و چقدر موفقانه به شهرت رسید...همان که آرزویش بود... یا امام زمان... شرمنده ایم شهدا... شرمنده ایم رهبرم... شرمنده ایم باور کنید او خودشیفته بود...ما نیستیم..... و انشاالله نخواهیم بود. این هم متن نامه ی یک مادر به خودشیفته: گلشیفته جان،وقتی 2 سال پیش با پسر بزرگم رفتم به سینما که فیلم میم مثل مادرت را ببینم،از بازی گرم و صمیمانه تو همه صورتم از اشک خیس شد،آن لحظه شک نداشتم که همه مادران ایرانی شبیه گلشیفته اند و گلشیفته،نقش پنهانی است از تصویر مادری که هر ایرانی در ضمیرش دارد.مادری که همه وجودش ایثار و از خود گذشتگی است،می سوزد تا نور و گرمی و محبت وحیات ببخشد،"هست"برای آن که فرزندش "باشد." مادری که یک زیبایی آسمانی در رخسارش موج می زند و ترنم لبانش به ذکری الهی،در خانه نور می پراکند. منبع نامه : سیاست روز راستش نمی دانم خودشیفته این نامه را خوانده یا نه... فقط می گویم: رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذا بَاطِلاً سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ رَبَّنَا إِنَّکَ مَن تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَیْتَهُ وَمَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنصَارٍ رَّبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِیًا یُنَادِی لِلإِیمَانِ أَنْ آمِنُواْ بِرَبِّکُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَکَفِّرْ عَنَّا سَیِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الأبْرَارِ رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدتَّنَا عَلَى رُسُلِکَ وَلاَ تُخْزِنَا یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّکَ لاَ تُخْلِفُ الْمِیعَاد ِ (آل عمران/191-194) التماس دعا
بسم الله
ساعت: 12 شب
اینجا: تکه ای از زمین خاکی
حال من: خیلی بد
من: اصلا مهم نیست. یک مسلمان، یک ایرانی
موضوع بحث : شرمنده! حتی بردن نامش قباحت دارد.
اصل موضوع:
پدرم سینه اش را مقابل گلوله دشمن برهنه کرد و نگذاشت به حریم ایران تجاوزکنند . و تو سینه ات را مقابل دوربین دشمن برهنه کردی و گذاشتی به شرافت ایران تجاوز کنند .
خداوند در قرآن فرموده است:
یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ ، وَ أُمِّهِ وَ أَبِیهِ ، وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِیهِ (عبس/ 34 - 36)
آن روز که انسان از برادر خود می گریزد، و از مادر و پدرش، و از همسر و فرزندانش ..
آری در روز قیامت چه بسیار فرزندانی که از پدر و مادر خود گریزانند و چه بسیار پدر و مادری که از فرزندان خود گریزانند...
لطفا این تراژدی را دنبال کنید....
قیامت است،
محشر کبری شده،
همه ی مردم به صف،
همه آماده ی حسابرسی...
هر کسی می آید و نامه ی اعمالش را دریافت می کند...
پاداش می گیرد...
یادت هست هنگامی که تو با مشت به شیشه کوبیدی و دستت غرق خون شد تا فرزندت نجات یابد،چگونه رسول ملاقلی پور در پشت صحنه زار زار گریست؟ رسول،چهره مادر خودش را در تو ترسیم کرد. تو زنی شدی به شکل مادر رسول،به شکل مادر همه ایرانیها.این تاج افتخار را رسول بر سرت گذاشت پیش از آن که آن حادثه،آن خبر شوم رخ دهد.
اما حالا تو رفته ای آن ور دنیا و عوض شده ای. می گویند می خواهی ستاره فیلمهایهالیوود شوی.
گلشیفته جان،نمی دانم که مادرت در قید حیات هست یا نه،اما می خواهم به عنوان یک مادر با تو حرف بزنم. دخترم،تو می دانی کههالیوود کجاست؟
می دانم که هنر پیشه هستی و به اندازه همه گیسهای سفید من در شباب عمرت فیلم دیده ای،عمرت دراز باد مادر،اما خبر از دنیایهالیوودیها داری؟می دانی این اختاپوس بر هر زنی که چنگ بیندازد تا چه منجلابهایی سقوطش می دهد؟ دخترم،دنیای غربی که تو اکنون به آنجا رفته ای،ترمز بریده است.غرق شدن در تنعمات عجیب و تهوع آور جسمی،دارد مثل موریانه پایههای خانوادهها رادر غرب می جود...می دانم،می دانم که آنها پیشرفته اند،اما این پیشرفتها چشمت را کور نکند.
دخترم،برای من که مادرم قابل تصور نیست که چگونه یک هنرپیشه زن غربی،در حالی که از استودیو به خانه می آید و تنش به ننگ بوی مردی غریبه آغشته است،می تواند آغوشی پر از عشق را به همسرش هدیه دهد؟ چگونه چنین زنی همراه فرزندش،در برابر پرده سینما یا تلویزیون می نشیند،و صحنه هم آغوشی خود و هنرپیشه ای بیگانه را تماشا می کند؟گلشیفته جان،دنیای رسانه و تبلیغات،خیلی پر هیاهوست مادر جان!مبادا زرق و برقهالیوود چشمت را کور کند که گوهر عصمت و عفافت را بدزدند. شهرت،طعم خوشایندی دارد در شباب عمر.شهرت،یعنی پول،احترام،فلشهای پرنور دوربینهای عکاسی و هلهله و هورای میلیونها هوادار در سراسر جهان.دخترم،هالیوود می تواند تو را به قله شهرت جهان برساند،می تواند نام تورا در تاریخ سینمای جهان جاودانه کند،می تواندحساب بانکی تو را با ارقام نجومی پر کند،دستشان درد نکند،خیلی هم خوب است که به این چیزها می رسی مادر.اما به یاد داشته باش که حتی اگر لباسی از یاقوت برتنت کنند،تاجی از الماس بر سرت بگذارند،و در قصری پر از جواهرات رنگین و افسانه ای ساکنت کنند، جای خانه ای گرم از محبت و هلهله شادمانه کودکت را نخواهد گرفت.این درسی بود که رسول ملاقلی پور به تو یاد داد،اما خیال می کنم خوب این درس را یاد نگرفته ای.از تو خواهش می کنم یک بار دیگر بنشین و فیلم میم مثل مادر را ببین؛ببین رسول می خواسته در این فیلم چه چیزرا به تو و به همه دختران ما حالی کند؟
فراموش نکن گلشیفته جان که تو اول یک مادر هستی،بعد یک هنرپیشه،اول یک مادر هستی بعد یک شهروند،اول یک مادر هستی بعد یک...حتی همسر. گلشیفته،هیچ چیز،هیچ چیز در دنیا وجود ندارد که بخواهی برای آن لذت یک مادر پاک و نورانی بودن را از دست بدهی.تمام فرصتهای درخشانهالیوود هم نمی تواند لذت یک لحظه از تجربه شگفتی را که امثال مادر ملاقلی پور درک کرده اند به توهدیه بدهد.هنرپیشه باش گلشیفته جان،به فکر ترقی و پیشرفت باش عزیزم، اما قبل از هر چیز یک"مادر"باش.