جومونگ باز می گردد
این روزها شبکه های سیما در حال بازپخش سریال های پرطرفدار چشم بادامی ها هستند اما هنوز این باز پخش ها تمام نشده خبر جدیدی آمد. این که از مجموعه 8 سریال زبان خارجی شبکه سه که در حال دوبله اند دو سریال کره ای جدید محصول 2011در راه هستند.
این خبر را مدیر شبکه سوم سیما داده و افزوده است" دو سریال یکی از آنها افسانه خورشید و ماه نام دارد که از مضمونی خانوادگی برخوردار است. سریال دیگر نیز سرزمین آهن نیز نام دارد سریال جنگی و تاریخی است و بیشتر شبیه جومونگ است."
مجموعه های تلویزیونی کره ای در ایران طرفداران خاص خود را دارد طرفدارانی که هنگام ورود شخصیت جومونگ به تهران در خیابان هتل محل استقرار وی با موج استقبال خود ترافیک آفریدند! یا جوانی که در یکی از شهرستان ها به خاطر سوسانو خود کشی کرد.
شاید سالها قبل از زیست کره ای صدا و سیما این سریال های ژاپنی بودند که مدل دهه 60 سریال های کره ای دهه 80 بوده اند. اوشین اولین شخصیت آسیای شرقی است که سالها قبل جای خود را در میان مخاطبین رسانه ملی باز کرده بود. سریالی خاطره انگیز (نوستالژیک) که پخش مجدد این روزهایش هم مخاطب خاص خود را داشت اما سری جدید سریال های چشم بادامی ها از سال85 از ژاپن به کره منتقل شد و با آمدن یانگوم پایش به میان خانه های ایرانی باز شد.
سیر مشترک این سریال ها وجود شخصیت یک قهرمان است که با سختی های بسیار به موفقیت هایی ذر زندگی شخصی و اجتماعی دست پیدا می کند شخصیتی که مردم ایران از همزاد پنداری با آن و سیر موفق گونه اش لذت می برند و با داستان آن جلو می روند. خیابان ها در زمان پخش آن خلوت می شود، شبکه های ماهواره ای افت مخاطب پیدا می کنند، روی جلد دفاتر و لوازم تحریر بچه ها را می گیرند و ... . قهرمان پروری و اسطوره سازی این سریال ها که شاید وجود این روحیه در ایران زمین را بتوان از دلایل استقبال از این نوع داستان ها عنوان کرد. روندی ملی به خود پیدا می کند اما هنوز صدا و سیما قهرمانان خود چون مختار، شهید عباس دوران و.... را نتوانسته است آنطور که باید وارد زندگی مردم کند،حتی روی جلد دفتر بچه ها ببرد.
ما از چاله ماهواره به چاه سریال های غیر خودی افتاده ایم. پخش برنامه های اینچنینی در رسانه ملی با نیت نگه داشت مخاطب و منصرف کردن او از دیدن ماهواره هر چند به صورت مقطعی مخاطب ماهواره را کاهش دهد و جایگاه رسانه ملی را در میان مخاطبان ارتقا دهد اما این اول و اولویت نیست
یانگوم دختر آشپزی است که محرم اسرار پادشاه و پزشک مخصوص وی می شود، جومونگ قهرمانی ملی است که کشورش را نجات می دهد و بنیانگذار گوگوریو می شود، دونگی دختر خدمتکاری است که به مرحله های بالای دربار می رسد. چند داستان ملی و دینی سراغ دارید که رشادت ها و موفقیت هایی بیش از قهرمان این سریال ها داشته اند اما هنوز به گوش مردم نرسیده اند؟ چند سریال و انیمیشن درباره فردوسی و شاهنامه اش داشته ایم که به طور کامل آن را دیده اید؟ چند شخصیت تلویزیونی را توانسته ایم از طریق این جعبه جادویی وارد کمد لباس و اسباب بازی ها و لوازم التحریر کودکان مان کنیم؟ حتی داستان اوشین و الگو پذیری زنان مسلمان از او و حکم امام هم بعد از حدود بیست سال نتوانسته است صدا و سیما و سایر نهاد های فرهنگی را از خواب خود بیدار کند. تا به حال 4سریال ژاپنی و 4 سریال کره ای پخش شده است و حال دو سریال کره ای دیگر هم در راه است اما چند سریال برای قهرمانان ملی ساخته شده اند. چه میزان از این سریال های پخش شده با عنوان و اسامی شخصیت و قهرمانان خود توانسته است بیش از یک سریال فرهنگ ساز و درآمد زا باشند. آیا شکرستان که به تازگی جای خود را در کنار بتن و باربی بر روی جلد دفاتر کودکان باز کرده است، باز شخصیت های کره ای را در کنار خود خواهد دید.
جوانان ما باید کدام الگو سازی را از رسانه دریافت کنند، سریال های الف ایرانی که شخصیت ملی و دینی را الگو سازی کرده اند در موج سریال های کره ای گم شده اند، سریال های کره ای و ارزش هایش در پروژه ی ناخواسته تکرار توسط رسانه ملی به طور ناخودآگاه در ذهن جوانان می نشیند و الگو خواهد شد اما مجموعه های تلویزیونی و فیلم های سینمایی ما بهره ای از نظریه تزریقی و تکرار پیام نبرده اند. در سینما آنقدر که آسیب های اجتماعی جنسی و خیانت تکرار دارند و جوانان را به سیاه بینی رسانده اند، فیلم های دفاع مقدس نتوانسته اند چنین اثری داشته باشند و اثری هم از شخصیت های ملی و دینی در آنها نیست! "چ"چندمین فیلم سینمایی اسطوره ساز است که روی پرده سینما می آید؟
سریال های کره ای و ارزش هایش در پروژه ی ناخواسته تکرار توسط رسانه ملی به طور ناخودآگاه در ذهن جوانان می نشیند و الگو خواهد شد اما مجموعه های تلویزیونی و فیلم های سینمایی ما بهره ای از نظریه تزریقی و تکرار پیام نبرده اند
جوانان و کودکان ما کماکان باید در رسانه های داخلی با جومونگ، بتمن و بنتن خو کنند و دختران با جودی ابت، انی شرلی، دونگی و یانگوم و در رسانه های خارجی نیز با خرم السلطان و مدهای بفرمایید شام، سالی تاک و آکادمی گوگوش اما کی و کدام شخصیت ملی و دینی جای اینها را خواهد گرفت.
ما از چاله ماهواره به چاه سریال های غیر خودی افتاده ایم. پخش برنامه های اینچنینی در رسانه ملی با نیت نگه داشت مخاطب و منصرف کردن او از دیدن ماهواره هر چند به صورت مقطعی مخاطب ماهواره را کاهش و جایگاه رسانه ملی را در میان مخاطبان ارتقا دهد اما این پله اول و اولویت نیست. ما جای سنجش نیازهای مخاطب و ساخت برنامه برای رفع آن به صورت بومی، جواب نیاز های او را با ساخت دیگران می دهیم. در واقع او را دچار ذائقه سوزی می کنیم. اولویت باید این باشد که موضوعات ملی شناسایی، به طور مناسب پرداخت و پخش شود. چند سال دیگر باید بگذرد تا آسیب های اجتماعی ناشی از این سیر پیدا شود. چند سریال دیگر پخش شود و چند اوشین پرستی ذر رسانه ها مطرح شود تا نهادهای فرهنگی گام های خود را نه با بند الف ها و توجیهات کمی بلکه با بند های کیفی بردارند.
آیا ارزش ها و ویژگی هایی که قهرمانان سریال های کره ای دارند را ما در سنت ایرانی و تاریخ و متون اسلامی خود به صورت غنی تر نداریم و نمی توانیم با برنامه ریزی این خوراک را به صورت بومی و خالص برای او تامین کنیم و سراغ ارزش های ملی با عیار ناخالص خارجی نرویم. چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است!
تبیان در طول 7 سالی که سریال های کره ای مشغول آمد و شد در رسانه ملی هستند همواره این دغدغه را مطرح کرده است و هنوز هم جای خالی حرکت درخور داخلی خالی به نظر می رسد. آیا این دغدغه به پایان می رسد یا با مجموعه های مشابه دیگر باز مطرح خواهد شد؟
عطالله باباپور
بخش ارتباطات تبیان