یکی از دلالیل مخالفت با ازدواج موقت، شبیه انگاری بین این نوع ازدواج با رابطه نامشروع است که در مقاله قبل به آن پرداختیم.
روی سخن ما با کسانی است که منابع اصلی دین (قرآن و روایات معتبر) را باور دارند؛ نه کسانی که این منابع را یا قبول ندارند یا تا جایی قبول دارند که با سلیقه شان مخالف نباشد. این گروه وقتی می توانند وارد این بحث شوند و اظهار نظر کنند که مبانی آن را بپذیرند و گرنه بحث با کسی که از مبنا بحث را قبول ندارد کار بیهوده ایست که به نتیجه نخواهد رسید.
کسانی که اسلام (قرآن و روایات معتبر اسلامی) را قبول دارند؛ ولی با ازدواج موقت مخالفند یا ابتدا موافقت خود را اعلام داشته و در نهایت پس از کلی اما و اگر، شکوه ها و ناله ها با عصبانیت مخالفت خود را با این حلال الهی اعلام می کنند به این چند نکته باید توجه داشته باشند:
1. ازدواج موقت از کارهایی است که قرآن[1] و روایات معتبر[2] به حلال و جایز بودن آن دلالت دارند.
2. این کارِ جایز و حلال، نه در زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نسخ شد و نه در زمان امامان معصوم (علیهم السلام)؛ یعنی حکم آن تغییر نکرد.[3] امام صادق (علیه السلام) هم فرمودند:
حَلَالُ مُحَمَّدٍ حَلَالٌ أَبَداً إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ حَرَامُهُ حَرَامٌ أَبَداً إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ [4]
آنچه را که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) حلال اعلام کرد تا ابد حلال است و آنچه را ایشان حرام اعلام کرد نیز همینطور تا ابد حرام است. و ازدواج موقت هم یکی از این حلالهاست که چون دلیلی بر تعطیلی آن نیست تا قیامت حلال خواهد بود.
3. کسانی که با آن مخالفت و آن را منسوخ و مربوط به گذشته اعلام می کنند با استناد به چه دلیلی چنین ادعایی می کنند؟
4. اگر هم لازم باشد از باب احکام ثانویه حکمی از احکام الهی به دلیل شرایط خاصی موقتا تغییر کند و حلال بلکه واجبی تعطیل شود؛ مانند حرمت تنباکو و یا ممنوعیت رفتن به حج تمتع (که در زمان امام ره روی داد) اعلام چنین حکمی تنها در شأن حاکم شرع است نه هر کسی که نماز می خواند و صاحب تحصیلاتیست.
تشریع ازدواج موقت در اسلام در واقع پاسخى الهی به یک نیاز مهم فطرى انسان است. که این قانون اگر درست تبیین شود و اجرایی گردد بسیاری از مشکلات جامعه را که در این زمینه وجود دارد برطرف خواهد کرد و اگر درست تبیین نشود و در اجرا یله و رها گردد بی تردید مانند بسیاری از قوانین که برای سامان دادن به اجتماع بشری است پیامدهای ناگواری خواهد داشت
درباره این موضوع هم که حاکم شرعی حکم به ممنوعیت، حرمت و یا تعطیلی آن نکرده است؛ پس چرا عده ای تا بحث ازدواج موقت می شود به خود اجازه می دهند مسلسل وار فتوا دهند و حکم نمایند و بر لزوم ممنوعیت این کار قطعنامه صادر کنند؟
یکى از نیازها و غرایز بشر و شاید قوى ترین غریزه او، غریزه جنسى است. برای پاسخ به این نیاز دو راه ممکن است یکی حلال و مشروع و دیگری حرام و نامشروع.
در بین انسانهای دین مدار راه دوم باطل است و ممنوع ؛ می ماند یک راه و آن هم فقط راه شرعی آن یعنی ازواج است.
از طرفی پیوند زناشویی به شکل دائم و همیشگی گاهی برای برخی ممکن نیست به دلایل متعددی مانند نبود امکانات اقتصادى؛ دور بودن از همسر، بیماری و یا عدم توان او و مانند آن، که امکان ارضاى غریزه جنسى فراهم نیست. و این مشکل تنها برای مردان نیست گاهی زنان نیز در شرایطی قرار می گیرند که امکان ازدواج دائم را ندارند ولی نیازمند به تامین این غریزه اند؛ مانند زنی که همسر دائم برای او یافت نمی شود یا به دلایل شخصی، روحی و روانی حاضر به زندگی دائم با یک مرد نیست.
خوانندگان با انصاف قضاوت کنند که این عده باید چه کنند؟ تن به گناه دهند؟ یا از راه حلال نیاز خود را تامین کنند؟ دو راه که بیشتر وجود ندارد؛ این افراد چه کنند؟ دستور کوتاه مدت به ساکت کردن غریزه می توان داد؛ اما تا کی؟ لطف کنید صورت مساله را هم پاک نکنید! به مساله موجود جواب دهید! حلال یا حرام؟ معلوم است که هیچ انسانی با رابطه نامشروع موافق نیست؟ می ماند حلال. حلال دائم هم که امکانش نیست (نفرمایید که امکانش را فراهم کنند؛ چون قرار شد صورت مساله را پاک نکنید) خوب! بفرمایید این بندگان خدا چه کنند؟
اندیشمندانی که به خوبی عمق این معضل اجتماعی را درک کرده اند و به فکر چاره اندیشی برای آن بوده اند راههایی را برای حل این گرفتاری اجتماعی ارائه کرده اند:
راسل دانشمند معروف انگلیسى در کتاب زناشویى و اخلاق به راه حل یکى از قضات دادگاه جوانان اشاره کرده است که مىگوید: جوانان باید بتوانند در یک زناشویى جدید وارد شوند که با زناشویى معمولى (دائم) از سه جهت تفاوت دارد:
1. طرفین قصد بچهدار شدن نداشته باشند؛ 2. جدایى آنها به آسانى صورت پذیرد؛ 3. پس از طلاق، زن هیچ گونه حق نفقهاى نداشته باشد.
راسل پس از ذکر این پیشنهاد مىنویسد: من گمان مىکنم اگر چنین امرى به تصویب قانون برسد گروه کثیرى از جوانان، از جمله دانشجویان دانشگاهها به زندگى مشترک تن بدهند که این زندگى متضمن آزادى و رهایى از بسیارى از روابط جنسى پرهرج و مرج کنونى خواهد بود.[5]
گروهى از عالمان متأخر اهل سنت نیز به ضرورت ازدواجى ساده و کم تعهد پىبرده و ازدواجى را به عنوان «ازدواج مِسیار» (ازدواجى که در دفاتر رسمى ثبت نمىشود، و در آن زوجه از برخى حقوق خود، مانند: حق نفقه، مسکن و حق قَسم (هم خوابگى) چشمپوشى مىکند) را مطرح کردهاند. [6]
اسلام برترین و کاملترین شریعت الهى است که در آن به همه نیازهاى فطرى بشر توجه شده و براى رفع آن احکام و دستورات متعددى تشریع گردیده است. و حکمت الهى و کامل بودن دین اقتضا مىکند که براى رفع آن، راههاى مشروعى قرار داده شود که نه نیاز به نظریه پردازی «راسل» باشد و نه به دوخت و دوز «مِسیار». برای حل این معضل اجتماعی و پاسخ به نیاز غریزی این طیف از انسانها که می خواهند پاک زندگی کنند خداوند متعال راه دیگرى جز ازدواج دائم را تشریع کرده است به نام ازواج موقت که در واقع راهی است براى رفع نیاز بشر و جلوگیرى از سقوط انسان در دام فساد و فحشا.
آنچه را که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) حلال اعلام کرد تا ابد حلال است و آنچه را ایشان حرام اعلام کرد نیز همینطور تا ابد حرام است. و ازدواج موقت هم یکی از این حلالهاست که چون دلیلی بر تعطیلی آن نیست تا قیامت حلال خواهد بود
همانگونه که گذشت ما معتقدیم که اسلام دین سعادت دنیا و آخرت است. اسلام مکتبی است که تمام بایدها و نبایدهای آن؛ تمام احکام و دستورات آن؛ واجب و حرام آن؛ جایز و ممنوع آن؛ همگی مقرراتیست که خداوند متعال برای سعادت بشر وضع کرده تا انسان با رعایت آنها با سلامت و سعادت از دُنیا گذر کند و در بهشت عُقبا مأوی گیرد.
ازدواج موقت هم یکی از این برنامه هاست. که اگر به درستی فهم شود؛ قوانین اسلامی آن توسط کارشناسان دین استخراج و بعد در کارگروههای تخصصی دولت و مجلس شیوه اجرای آن تدوین گردد و به درستی به مرحله اجرا درآید؛ آن وقت تمام کسانی که از گناه بیزارند و از ارتباطهای حرام موجود در رنجند خواهند دید که درصد بالایی از این حرامها به حلال تبدیل می شود و دیگر کسی به بهانه نبود حلال دست به گناه نمی زند. آن روز معلوم می شود که همین حکم مطرود الهی تا چه اندازه می تواند جلوی «گناه کردن» جوان و غیر جوان ما را بگیرد. افسوس و صد افسوس که تا این بحث مطرح می شود برخی به جای حمایت و ارائه راهکار برای کم شدن آمار گناه و بالارفتن آرامش روانی و معنوی در جامعه اسلامی و یا حداقل میدان دادن به کارشناسان حوزه و دولت و مجلس، فورا با تمام توان به میدان می ریزند و با هوچی گری جلوی کار را می گیرند تا مبادا گناه کم شود.
تشریع ازدواج موقت در اسلام در واقع پاسخى الهی به یک نیاز مهم فطرى انسان است. که این قانون اگر درست تبیین شود و اجرایی گردد بسیاری از مشکلات جامعه را که در این زمینه وجود دارد برطرف خواهد کرد و اگر درست تبیین نشود و در اجرا یله و رها گردد بی تردید مانند بسیاری از قوانین که برای سامان دادن به اجتماع بشری است پیامدهای ناگواری خواهد داشت.(تبیان)