سلام چندتصویر از شهرمون میذارم حتما سر بزنید.
نوباوه با اعلام خبر وصول شکایت جمعی از مردم متدین از سوی یالثارات گفت: اگر ازاین راه کاری از دستتان برمیآید انجام دهید، کمیسیون فرهنگی نیز بعد از ظهر دراین رابطه جلسه برگزار میکند.
سایت خبری انصار حزب الله در مطلبی به انتقاد از دو فیلم انتخاب شده برای اکران نوروزی خبر داد. ورود به دایره فاجعه گرچه پیش از این در سالهای نه چندان دوراحساسات ملت متدین ایران با پخش فیلمهایی چون «شوکران» و «تکیه بر باد» و از دیگر سو فیلمهایی توهین آمیز چون مارمولک جریحه دار شده بود، اما پس از سالها و در کشاکش اکران فیلمهای جشنواره فیلم فجر سال جاری، خبرهایی ناخوشایند به گوش میرسید که حکایت ازورود سینمای جمهوری اسلامی ایران به دایره اکران نسل جدید فیلمهای اروتیک ساخت داخل و البته با لعاب سیاسی برای اولین بار پس از انقلاب داشت. براین اساس دوفیلم «زندگی خصوصی» و «گشت ارشاد» که به عقیده بسیاری از کارشناسان درحد سفارش یک بیانیه سیاسی برای به افتضاح کشیدن نظام کاربرد دارند را میتوان ماحصل فرایند فوق دانست که در اولی فصل جدیدی در رونمایی از روابط بیپرده جنسی و در دومی جبهه حمله مستقیم نوینی را به مقدسات و نهادهای نظارتی و انتظامی در جمهوری اسلامی گشودهاند. مظهر شرّ در لباس دین فرح بخش کارگردان فیلم زندگی خصوصی داستان مردی را روایت میکند که زمانی در اوج افراط گرایی دینی بوده و به دلایل سیاسی 180 درجه از اعتقادات و ارزشهایی(همچون حمله به سینماها و فروکردن پونز در پیشانی دخترهای بدحجاب ) که در گذشته به طرز احمقانهای از آنها دفاع میکرده، عدول کرده است و از دینداری فقط کلاه شرعی و توجیه رفتارهای زشت و نادرست برایش باقی مانده است. این مرد که در این فیلم ظاهرا نماینده طیف خشکه مذهبی ها است،به نوعی بدترین و شرورترین کاراکتر فیلم هم هست و تمام اتفاقات بد فیلم یا تقصیر اوست و یا ارتباط مستقیم با او دارد.او به تازگی از پست دولتی خود استعفا داده، بعد از سفر چند روزه همسرش (لعیا زنگنه) با دختر جوانی به نام پریسا زند (هانیه توسلی) که او نیز سابقه مطبوعاتی دارد آشنا شده و در همان روز اول آشنایی با او ارتباط جنسی برقرار میکند. این ارتباط چند روزی ادامه دارد تا همسرش از سفر برگشته و او مجبور به اتمام این رابطه است، اما پریسا که از او باردار است حاضر نیست به راحتی تسلیم شود و سعی دارد او را وادار کند تا مسئولیت کاری که انجام داده را به عهده بگیرد، اما ابراهیم که موقعیت سیاسی و خانوادگی خود را در خطر میبیند، با شقاوت تمام او را کشته و جسد او را به همراه کودکش میسوزاند. کلوزآپ هایی از بیعفتی های تهوع آور گویا فیلم زندگی خصوصی همانطور که از نامش پیداست، اصرار زیادی به بازنمایی حریم خصوصی و مواردی دارد که طرح آنها در جامعه اسلامی به نوعی با یک حیا و عفتی همراه است. نشان دادن مکرر صحنه های آرایش زنان، به تصویر کشیدن اتاق خواب و خاموش شدن چراغ اتاق، دیالوگ بچهای که معترضانه به پدرش میگوید: «اگر من باید تنها بخوابم پس خودت چرا تنها نمیخوابی؟» و مواردی از این قبیل در این فیلم زیاد اتفاق میافتد. به تصویر کشیدن زیبایی ها و جذابیت های زنان با ارائه تصاویر کلوزآپ از آنها، پوشش بسیار زننده زن نامحرم در برابر مرد غریبه، روابط باز و بسیار عادی زن و مرد نامحرم، زیر سوال بردن تقید به احکام اسلامی به بهانه اخلاق گرایی در دیالوگ های شخصیت های خوب فیلم و ارائه تصویری قبیح و زشت از حکم صیغه و انتساب آن به افراد مذهبی و مدعی دینداری و... از دیگر نکات مورد توجه در این فیلم هستند. سه دزد متدین، در لباس گشت ارشاد بسیج! اما پس از فیلم تهوع آور زندگی خصوصی «گشت ارشاد» نیز به کارگردانی سعید سهیلی که پیش از این نقدهایی از آن در هفته نامه یالثارات به چاپ رسیده بود، داستان سه رفیق در سنین مختلف را بازگو میکند که از دل فقر و خانوادههای طبقه پایین جامعه بیرون آمدهاند و در قالب یک گروه سه نفره گشت ارشاد مردم را فریب داده و زورگیری میکنند تا مشکلاتی را که خود و خانوادههایشان دارند حل نمایند. جالب اینجاست که این سه دزد رنگ و بوی تدین دارند. مسجد و هیئت میروند،در عزای سیدالشهدا علم میکشند، حتی موافق افراط در این مسئله مثل قمه زنی و...هستندو البته زنگ تلفن همراهشان هم مداحی است. این نسبی گرایی اخلاق و توجیه آن راعینادرمساله سبک زندگی مشاهده میکنیم.به نظر میرسد یک سبک زندگی بیقید و پوچگرایانه که دارای روزمرگی وگذران ساده زندگی است همراه با چشمچرانیهای شبانه و دیدن فیلمهای مستهجن، با این توجیهات نشان داده میشود که چون طبقه پایین جامعهاند و مشکلات فراوانی دارند اگر این را نکنند چه کنند؟! قرار گرفتن بستر اصلی داستان در قالب گشت ارشاد، مسئله مهمی است.نشان دادن دزدی در قالب گشت ارشاد و در لباس وزین بسیج نکتهای نیست که بتوان به سهولت از آن گذشت؛ به خصوص آنجایی این نکته پر رنگتر میشود که دقیقاً همان نوع برخورد و قضاوت سطحی که این گروه سه نفره گشت ارشاد قلابی در مقابله با مردم عادی داشتند را گشت ارشاد واقعی در قبال آنها دارد. آرین منش: بیاطلاع هستیم هفته نامه یالثارات با توجه به مجموع آنچه از محتوای دوفیلم زندگی خصوصی و گشت ارشاد گفته شد با اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس تماس حاصل کرد تا از عملکرد این نهاد نظارتی در قبال اکران نوروزی این دو فیلم مطلع شود.نتیجه این تماسها اعلام بیخبری این کمیسیون از محتوای دو فیلم مذکور به دلیل عدم ارائه گزارش مستند از آن به مجلس شورای اسلامی بود؛ پاسخی که احتمالا باید دلایل دیگری برای ارائه آن از سوی مجلس،چون شلوغی سر نمایندگان به دلیل فرارسیدن ایام انتخابات ویا رسیدگی به بودجه 91 را نیز به آن افزود. رسایی: بعید به نظر میرسد بتوان جلوی اکران نوروزی را گرفت در این رابطه ساعت 8 صبح یکشنبه با جواد آرین منش نایب رئیس محترم کمیسیون فرهنگی تماس حاصل شد. وی که در مشهد به سر میبرد از محتوای این دوفیلم اظهار بیاطلاعی کرد و ضمن عذر خواهی به دلیل عدم حضور در تهران از یالثارات خواست تا برای جلوگیری از فوت وقت و تسریع در روند ممانعت از اکران این دوفیلم با آقای رسایی به دلیل حضورش در شورای اکران تماس حاصل شود. این درحالی بود که دقایقی بعد، پس از ارجاع این موضوع از سوی یالثارات، حجتالاسلام حمید رسایی به دلیل حضور در جلسه علنی مجلس از پاسخگویی عذر خواست و بعد از ظهر همان روز در پاسخ با یالثارات گفت: به دلیل درگیری در انتخابات موفق به شرکت در شورای اکران نشده ام. وی با تایید مسئله دار بودن فیلم گشت ارشاد گفت: من فیلم زندگی خصوصی را تماشا نکرده ام اما فیلم گشت ارشاد قرار بوده تا با انجام اصلاحات اساسی مجوز اکران بگیرد. مع الاصف و با توجه به این که این دو فیلم از راه قانونی موفق به کسب مجوز اکران شده اند بعید به نظر میرسد که بتوان جلوی اکران نوروز ی آن را گرفت. وی در نهایت ارائه پاسخ نهایی را موکول به بعد از تصمیم گیری در جلسه کمیسیون فرهنگی کرد. بیژن نوباوه: خبر نداشتیم؛شما اطلاع رسانی کنید؛ پیگیری میکنیم اما بیژن نوباوه دیگر عضو محترم کمیسیون فرهنگی نیز که صبح روز یکشنبه مثل حمید رسایی در صحن مجلس حضور داشت پس از تماس یالثارات از موضوع مطلع و اعلام کرد که متاسفانه تا کنون موفق به تماشای دوفیلم مذکور نشده و گزارشی هم در مورد آن دریافت نکرده است . اما به دلیل اهمیت موضوع و به دلیل تعطیلی مجلس در روزهای آینده ازیالثارات خواست تا درحد توان به اطلاع رسانی در این باره اقدام کند وخود نیز متعهد شد تا همان روز(یکشنبه) مسئله را برای اخذ تصمیم در کمیسیون فرهنگی مطرح میکند و به دلیل تقارن حضور معاون معاونت سینمایی در مجلس، تصمیم کمیسیون فرهنگی در این رابطه به او ابلاغ شود. فاطمه رهبر: معلوم نیست معاونت سینمایی تمکین کند اما در نهایت خانم فاطمه رهبر نایب رئیس دوم کمیسیون فرهنگی که وی نیز در همان دقایق در جلسه علنی مجلس حضور داشت والبته شب گذشته از سوی یالثارات از موضوع اطلاع یافته بود به هفته نامه قول داد که در همان روزارجاع شفاهی موضوع دو فیلم یاد شده به وی(یکشنبه)، این مسئله در کمیسیون فرهنگی مطرح و نتیجه آن تا بعد از ظهر اعلام شود. البته خانم رهبر متذکر شد که حتی اگر نتیجه جلسه کمیسیون فرهنگی درقبال این دو فیلم به رای توقف اکران نوروزی و عمومی آن بینجامد هیچ تضمینی برای تمکین معاونت سینمایی وزارت ارشاد از این رای وجود ندارد. شکایت کنید اما بعد از ظهر روز یکشنبه آقای نوباوه به یالثارات گفت که معاون معاونت سینمایی در موعد مقرر در مجلس حاضر نشده است که در نتیجه پیگیری و اخذ نتیجه در این رابطه از ناحیه مجلس در هالهای از ابهام قرار گرفت و در نهایت نوباوه با اعلام خبر وصول شکایت جمعی از مردم متدین از سوی یالثارات گفت: اگر ازاین راه کاری از دستتان برمیآید انجام دهید، کمیسیون فرهنگی نیز بعد از ظهر دراین رابطه جلسه برگزار میکند.
دکتر سهیل سعادت عصر یکشنبه در نشست ابعاد آتش بازی در چهارشنبه آخر سال با اشاره به انجام یک تحقیق در خصوص چهارشنبه آخر سال اظهار داشت: بر اساس تحقیقی که سال گذشته توسط مرکز تروما بیمارستان سینا روی 10 هزار شهروند تهرانی انجام شد، 20 درصد آنها اعلام کردند، حداقل یک نفر از اعضای آنها درشب چهارشنبه سوری رفتار پرخطر انجام داده است. 8 درصد خانواده ها اعلام کردند که آتش روشن کرده و 9 درصد نیز یک نفر از اعضای خانواده آنها از روی آتش پریده است. متأسفانه متوسط سن افرادی که ترقه بازی کرده و دچار مصدومیت می شوند 22 سال و افرادی که در ترقه بازی شرکت نداشته و مجروح می شوند، 36 سال است.
سرانجام و پس از گذشت زمان نسبتا طولانی، گویا قرار است که پرونده متهم ردیف نخست حادثه کهریزک به جریان بیافتد.
سعید مرتضوی، دادستان سابق تهران تفهیم اتهام شد.
بر اساس این گزارش، مرتضوی که در پرونده حادثه کهریزک متهم بود، در زمینههای «معاونت در قتل»، «نقض حقوق شهروندی» و «هتک حیثیت ناجا» تفهیم اتهام شده است و احتمالا به زودی به محاکمه خواهد رسید.
این در حالی است که دادستان سابق تهران و رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا، در تیرماه سال جاری خبر از برائت خود در اتهامات این پرونده داده بود اما اژهای، دادستان کل کشور و سخنگوی قوه قضائیه این خبر را تکذیب کرد.
به گزارش «تابناک»، پس از گذشت یکسال از حادثه کهریزک (که در آن زمان به عنوان بازداشتگاه نیروی انتظامی، برای نگهداری اراذل و اوباش، مورد استفاده قرار میگرفت) و کشته شدن سه تن و شکنجه شماری از بازداشت شدگان، سعید مرتضوی که در آن زمان دادستان تهران بود، با حکم شعبه یک دادگاه انتظامی قضات، از سمت خود عزل شد و ادامه کار وی به حالت تعلیق در آمد.
از آن زمان به بعد، وی بارها در صدد رفع اتهام خود بر آمد و حتی پس از قرائت گزارش هیات تحقیق و تفحص مجلس از حادثه دلخراش کهریزک، سعی کرد که با انتشار یک جوابیه، از اتهامات خود تبرئه بجوید اما دستگاه قضایی دفاعیات وی را نپذیرفت و به عقیده ناظران حقوقی، صدور حکم تعلیق برای وی، این تعبیر را در پی داشت که او نخستین متهم حادثه کهریزک شناخته شده است.
سعید قاسمی شب گذشته در جمع دانشجویان بسیجی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در مسجد فاطمه زهرا با بیان اینکه مردم در 22 بهمن سیلی محکمی به دشمنان نظام زدند، اظهار داشت: دشمن اصل نظام را هدف قرار داده است؛ اما مردم با حضور در عرصههای مختلف به خصوص 9 دی این فتنه را خنثی کردند.
وی با اشاره به حکم هشت ماه زندان و 60 ضربه شلاق برای عامل اهانت به فائزه هاشمی گفت: اگر چنین حکمی را برای فائزه هاشمی بریدند و نصف روز این خانم در زندان بود من ریشم را می تراشم!
فرمانده دفاع مقدس با اشاره به جنگ تحمیلی بیان کرد: در آن روز 300 هزار شهید در کنار یکدیگر جنگیدند؛ اما امروز 300 نفر از اصولگرایان نمی توانند در کنار یکدیگر قرار بگیرند.
قاسمی تاکید کرد: سرباز ولایت صد کیلومتر جلوتر از رهبرش ایستاده است تا مبادا تیر و ترکشی به ایشان برخورد کند؛ اما امروز ما شاهدیم که رهبر انقلاب جلوتر از همه ایستاده است.
وی با اشاره به تسخیر لانه جاسوسی گفت: در آن تسخیر خاک آمریکا 444 روز در دستان دانشجویان این کشور بود و این حرکت به قدری تاثیرگزار بر محافل دنیا بود که هیمنه آمریکا را در دنیا شکست و جوانان تونسی با الهام از این حرکت پرچم اسرائیل را پایین کشیدند.
فرمانده دفاع مقدس گفت: نماینده حزب اللهی و ارزشی نباید در مقابل جاسبی خم شود و یا وامدار جریان قدرت و ثروت باشد؛ بلکه نماینده باید شهامت دست به یقه شدن بر سر جریانات داخلی و خارجی را داشته باشد.
قاسمی گفت: دولت نهم مدل منطقه را عوض کرد و اگر احمدی نژاد دو اشتباه استراتژیک را مرتکب نمیشد، تبدیل به اسطوره می شد اما من هنوز هم نمره قبولی به رئیس جمهور می دهم.
وی افزود: جریان انحرافی از سوی هاشمی و خاتمی است و قد و قواره این جریان به گونه ای نیست که اتاق فکر تشکیل دهد، در مجلس ششم هم تمام امور در دستشان بود؛ اما خدا نخواست که آن ها صندلی را از زیر پای رهبر انقلاب بکشند و مردم نیز با آن ها همراهی نکردند.
قاسمی یادآور شد: در آن زمان حاج ذبیح الله بخشی یک شیرمرد تا آخر قصه با آن روح ترکش خورده پشت در مجلس رفت و گفت اگر این نامه را پس نگیرید مجلس را به توپ می بندم.
فرمانده دفاع مقدس ادامه داد: استادی که در زمان جنگ فرار کرد اکنون با پول های جاسبی کلاس را تعطیل می کند و دستمال سبز به دستانش می بندد؛ این درحالی است که ما در هیچ کجای دنیا این گونه آزادی نداریم.
قاسمی ادامه داد: روزی که نظام ما ماسک 300 تومانی نداشت بچه ها بدون شرط به جنگ رفتند و اکنون جانبازان شیمیایی با یک دم و بازدم بدنشان آتش می گیرد، این افراد خانه برای همسر و فرزندانشان نمیخواهند؛ بلکه پشتیبانی و حمایت از ولایت فقیه را لازم دارند.
وی با بیان اینکه ما این ریزش ا را دوست نداریم که یک روحانی با آن سابقه شکنجه جنگ ایران و عراق را دروغ بپندارد، گفت: دشمن جنس و مدل مردم ما را شناخته است و می داند که از خارج جواب نمی گیرد برای همین از جنس خودمان و از داخل علیه ما اقدام می کند.
این فرمانده دفاع مقدس با تاکید بر اینکه اسلام و انقلاب به قدری اجر و قربش بالاست که با کسی شوخی ندارد، با اشاره به حباب سکه و ارز تصریح کرد: بعد از افشاگری کیهان، وزیر اطلاعات در خصوص این امر واکنش نشان داد و 10 روز بعد قوه قضائیه می گوید ما از اعدام ابایی نداریم.
نویسنده وبلاگ ترنم نور در آخرین پست خود نوشت: جزا می بیند... نوبت می رسد به یک زن، به یک خودشیفته... اعمال در حال بررسی شدن هستند... آفرین، کمی نماز، کمی روزه، کمی مسجد... کم کم سن بالا می رود.... پرونده اعمال گناه آلود می شود، احتمالا عذاب سنگینی برای این گناهان کوچک در نظر گرفته نمی شود... سن بالاتر می رود..... و گناهان سنگین تر وارد می شوند... تا می رسیم به اینجا.... برهنه شدن جلو دوربین... در ملا عام فروختن شرافت یک امت اسلامی بازی با آبروی دین... و... عذاب این گناهان واقعا درد آور است... قابل تحمل نیست... انسان به هر دری میزند تا از شر آنها خلاص شود... احتمالا یکی از دلایل خودشیفته برا این اعمال قبیحش این خواهد بود: پدر و مادرم مرا خوب تربیت نکردند... دین رو به من یاد ندادند.... اصلا نمی دونستم امام زمان کیه...(لا اله الا الله) اصلا نمی دونستم چرا باید مسلمون باشم... وقتی بچه بودم منو با یه تاپ این ور و اون ور می بردن... می خواستیم بریم مهمونی می گفتن حتما باید آرایش کنی... منم همینجوری بار اومدم، بزرگ هم که شدم فقط دنبال نشون دادن خودم به دیگران بودم... خوب دیگه کارم به جایی رسید که خودمو کامل!!! به همه نشون دادم..... دنبال دین که نبودم... فکر می کردم دین به هیچ دردی نمیخوره...... مقصر اصلی پدر و مادرم هستند...من بی گناهم احتمالا در اینجا فرمان می رسد: پدر و مادرش را برای حسابرسی بیاورید..... و مصداق این آیه به وقوع خواهد پیوست: یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ ، وَ أُمِّهِ وَ أَبِیهِ ، وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِیهِ (عبس/ 34 - 36) خودشیفته از پدر و مادرش می گریزد... پدر و مادرش از خودشیفته می گریزند.... خودشیفته از برادرش و برادرش از خودشیفته...البته اگر برادری داشته باشد... و خدا داند چه می شود...محشر می شود...محشر کبری... و خداوند رحم کند به حال او و به حال من و به حال ما و در این هنگام... مهر خاموشی..... و عذاب الهی فراگیر می شود..... و چه سخت است عذاب الهی... و چه بد منزلگاهی است دوزخ... و چه شرمساریم از امام زمان از پیامبر اکرم و از شهدا... رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنتَ الْوَهَّابُ (آل عمران/8) و چه خوب پرداخته شد خون بهای شهیدان.... و جا دارد یک تبریک صمیمانه به جناب خودشیفته عرض کنم. که چقدر خوب دل دشمنان ایران و دشمنان اسلام و دشمنان دین را شاد کرد. و چقدر موفقانه قلب امام زمان را شکست... و چقدر موفقانه به شهرت رسید...همان که آرزویش بود... یا امام زمان... شرمنده ایم شهدا... شرمنده ایم رهبرم... شرمنده ایم باور کنید او خودشیفته بود...ما نیستیم..... و انشاالله نخواهیم بود. این هم متن نامه ی یک مادر به خودشیفته: گلشیفته جان،وقتی 2 سال پیش با پسر بزرگم رفتم به سینما که فیلم میم مثل مادرت را ببینم،از بازی گرم و صمیمانه تو همه صورتم از اشک خیس شد،آن لحظه شک نداشتم که همه مادران ایرانی شبیه گلشیفته اند و گلشیفته،نقش پنهانی است از تصویر مادری که هر ایرانی در ضمیرش دارد.مادری که همه وجودش ایثار و از خود گذشتگی است،می سوزد تا نور و گرمی و محبت وحیات ببخشد،"هست"برای آن که فرزندش "باشد." مادری که یک زیبایی آسمانی در رخسارش موج می زند و ترنم لبانش به ذکری الهی،در خانه نور می پراکند. منبع نامه : سیاست روز راستش نمی دانم خودشیفته این نامه را خوانده یا نه... فقط می گویم: رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذا بَاطِلاً سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ رَبَّنَا إِنَّکَ مَن تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَیْتَهُ وَمَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنصَارٍ رَّبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِیًا یُنَادِی لِلإِیمَانِ أَنْ آمِنُواْ بِرَبِّکُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَکَفِّرْ عَنَّا سَیِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الأبْرَارِ رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدتَّنَا عَلَى رُسُلِکَ وَلاَ تُخْزِنَا یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّکَ لاَ تُخْلِفُ الْمِیعَاد ِ (آل عمران/191-194) التماس دعا
بسم الله
ساعت: 12 شب
اینجا: تکه ای از زمین خاکی
حال من: خیلی بد
من: اصلا مهم نیست. یک مسلمان، یک ایرانی
موضوع بحث : شرمنده! حتی بردن نامش قباحت دارد.
اصل موضوع:
پدرم سینه اش را مقابل گلوله دشمن برهنه کرد و نگذاشت به حریم ایران تجاوزکنند . و تو سینه ات را مقابل دوربین دشمن برهنه کردی و گذاشتی به شرافت ایران تجاوز کنند .
خداوند در قرآن فرموده است:
یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ ، وَ أُمِّهِ وَ أَبِیهِ ، وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِیهِ (عبس/ 34 - 36)
آن روز که انسان از برادر خود می گریزد، و از مادر و پدرش، و از همسر و فرزندانش ..
آری در روز قیامت چه بسیار فرزندانی که از پدر و مادر خود گریزانند و چه بسیار پدر و مادری که از فرزندان خود گریزانند...
لطفا این تراژدی را دنبال کنید....
قیامت است،
محشر کبری شده،
همه ی مردم به صف،
همه آماده ی حسابرسی...
هر کسی می آید و نامه ی اعمالش را دریافت می کند...
پاداش می گیرد...
یادت هست هنگامی که تو با مشت به شیشه کوبیدی و دستت غرق خون شد تا فرزندت نجات یابد،چگونه رسول ملاقلی پور در پشت صحنه زار زار گریست؟ رسول،چهره مادر خودش را در تو ترسیم کرد. تو زنی شدی به شکل مادر رسول،به شکل مادر همه ایرانیها.این تاج افتخار را رسول بر سرت گذاشت پیش از آن که آن حادثه،آن خبر شوم رخ دهد.
اما حالا تو رفته ای آن ور دنیا و عوض شده ای. می گویند می خواهی ستاره فیلمهایهالیوود شوی.
گلشیفته جان،نمی دانم که مادرت در قید حیات هست یا نه،اما می خواهم به عنوان یک مادر با تو حرف بزنم. دخترم،تو می دانی کههالیوود کجاست؟
می دانم که هنر پیشه هستی و به اندازه همه گیسهای سفید من در شباب عمرت فیلم دیده ای،عمرت دراز باد مادر،اما خبر از دنیایهالیوودیها داری؟می دانی این اختاپوس بر هر زنی که چنگ بیندازد تا چه منجلابهایی سقوطش می دهد؟ دخترم،دنیای غربی که تو اکنون به آنجا رفته ای،ترمز بریده است.غرق شدن در تنعمات عجیب و تهوع آور جسمی،دارد مثل موریانه پایههای خانوادهها رادر غرب می جود...می دانم،می دانم که آنها پیشرفته اند،اما این پیشرفتها چشمت را کور نکند.
دخترم،برای من که مادرم قابل تصور نیست که چگونه یک هنرپیشه زن غربی،در حالی که از استودیو به خانه می آید و تنش به ننگ بوی مردی غریبه آغشته است،می تواند آغوشی پر از عشق را به همسرش هدیه دهد؟ چگونه چنین زنی همراه فرزندش،در برابر پرده سینما یا تلویزیون می نشیند،و صحنه هم آغوشی خود و هنرپیشه ای بیگانه را تماشا می کند؟گلشیفته جان،دنیای رسانه و تبلیغات،خیلی پر هیاهوست مادر جان!مبادا زرق و برقهالیوود چشمت را کور کند که گوهر عصمت و عفافت را بدزدند. شهرت،طعم خوشایندی دارد در شباب عمر.شهرت،یعنی پول،احترام،فلشهای پرنور دوربینهای عکاسی و هلهله و هورای میلیونها هوادار در سراسر جهان.دخترم،هالیوود می تواند تو را به قله شهرت جهان برساند،می تواند نام تورا در تاریخ سینمای جهان جاودانه کند،می تواندحساب بانکی تو را با ارقام نجومی پر کند،دستشان درد نکند،خیلی هم خوب است که به این چیزها می رسی مادر.اما به یاد داشته باش که حتی اگر لباسی از یاقوت برتنت کنند،تاجی از الماس بر سرت بگذارند،و در قصری پر از جواهرات رنگین و افسانه ای ساکنت کنند، جای خانه ای گرم از محبت و هلهله شادمانه کودکت را نخواهد گرفت.این درسی بود که رسول ملاقلی پور به تو یاد داد،اما خیال می کنم خوب این درس را یاد نگرفته ای.از تو خواهش می کنم یک بار دیگر بنشین و فیلم میم مثل مادر را ببین؛ببین رسول می خواسته در این فیلم چه چیزرا به تو و به همه دختران ما حالی کند؟
فراموش نکن گلشیفته جان که تو اول یک مادر هستی،بعد یک هنرپیشه،اول یک مادر هستی بعد یک شهروند،اول یک مادر هستی بعد یک...حتی همسر. گلشیفته،هیچ چیز،هیچ چیز در دنیا وجود ندارد که بخواهی برای آن لذت یک مادر پاک و نورانی بودن را از دست بدهی.تمام فرصتهای درخشانهالیوود هم نمی تواند لذت یک لحظه از تجربه شگفتی را که امثال مادر ملاقلی پور درک کرده اند به توهدیه بدهد.هنرپیشه باش گلشیفته جان،به فکر ترقی و پیشرفت باش عزیزم، اما قبل از هر چیز یک"مادر"باش.
جدایی نادر از سیمین از شبکه یک صدا وسیما در ایام نوروز امسال پخش می شود!!!